ساکورا چیبی قد:کوتاه سن:15 علایق:ورزش های رزمی تنفرات:یکی بهش بگه قد کوتاه(بجز افراد خاص) توضیحات:نمیتونه یک جا ساکت بشینه-با همه بد اخلاقی میکنه(بجز افراد خاص) گروه مدرسه:دختران رزمی گروه اصلی:دختران کاوایی اجینو میوکی قد:مناسب با سن سن:15 علایق:اهنگ تنفرات:مریض شدن توضیحات:همیشه هندزفری داره-از اینکه دوستاش ناراحت بشن بدش میاد گروه مدرسه:دنس پارتی(dance party) گروه اصلی :دختران کاوایی جنیس سنپای سن: قد:کوتاه(بهش میخوره کوچیک تر باشه) شغل:طراح لباس

سلام سلام اومدم با یک داستان قشنگ داستان از این قراره که خانواده جسیکا برای یک سفر کوچیک به تایلند جسیکا به مادربزرگش میدن:) مادر و پدر جسیکا هرگز اونو مدرسه نبردن و همیشه داخل خونه درس میخونده (حسودیم شد)خلاصه بخوام بگم زندگیش فقط بخور بخواب(کار ما داخل قرنطینه)بوده ولی مادربزرگ گرامی دوست داره جسیکا به مدرسه بره(البته الان باید بره دبیرستان)جسیکا هم قبول میکنه و در دبیرستان ثبت نام میکنه خب خب نظرات یادتون نعرره^^ دخملای ناناز گل نظظظررررررررررررررر

سلام امیدوارم نظر بدین با اینکه میدونم جدیدم خب میریم سر اصل مطلب:)همه ما میدونیم که قرنطینه حوصله سربره سوال اصلی اینجاس که چرا ما همش میخوابیم و میخوریم ولی بازم خسته ایم؟ من چند تا سوال اماده کردم اگه تونستیین جواب پیدا کنین همین زییر جای نظرات بنویسید توقع ندارین که همینجا بگم؟برین ادامه تا بگم